لطفا صبر کنید
مذهبی
وبلاگی کاملا مذهبی
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 10:58 :: نويسنده : فاطمه شیدا
فضيل بن عياض سارق مسلحي بود كه راه را بر مردم ميبست و اموال مردم را سرقت ميكرد دچار انحرافهاي ديگري نيز بود. روزي دربازار فردي پارسا و مومن را ديد به او گفت خانه خود را مهيا كن امشب مي خواهم خانه تو بيايم و هركار كه دلم مي خواهد بكنم. أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ {الحديد/16} آيا براى كسانى كه ايمان آورده اند هنگامِ آن نرسيده است كه دل هايشان به ياد خدا و آن كتابِ سراسر حقى كه از جانب خدا نازل شده است خاشع شود و مانند كسانى نباشند كه قبلاً به آنان كتاب آسمانى داده شد و زمان بر آنان به درازا كشيد ، پس دل هايشان سخت شد و بسيارى از آنان عبادت خدا را رها كردند و به گناهان روى آوردند و فاسق شدند ؟ ما را کدامین آیه از این همه آیات عظیم از سرقت وقت ، عبادت و جانمان باز می دارد؟ چهار شنبه 5 مهر 1390برچسب:, :: 23:56 :: نويسنده : فاطمه شیدا
این داستانی كه در زیر نقل می شود یك داستان كاملا واقعیست که در ژاپن اتفاق افتاده است : شخصی مشغول تخریب دیوار قدیمی خانه اش بود تا آنرا نوسازی كند. توضیح اینكه منازل ژاپنی بنابر شرایط محیطی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند. مرد شدیدا منقلب شد ! چهار سال مراقبت. واقعا كه چه عشق قشنگی ! یك موجود كوچك با عشقی بزرگ ! عشقی كه برای زیستن و ادامه ی حیات، حتی در مقابله با مرگ همنوعش او را دچار هیچگونه كوتاهی نكرده بود ! نقل از شقایق کویر زرند
روابط فردی و اجتماعی ابلیس
1- فرزندان و یاران شیطان :
ادامه مطلب ... یک شنبه 26 مهر 1390برچسب:پیامبر,داستان زیبا,حضرت محمد(ص),کشتی گرفتن پیامبر, :: 15:15 :: نويسنده : سید محمد علی شفیعی
ادامه مطلب ...
عالم برزخ
«مؤمن بین دو منزل خوف و رجاء» عمر بن یزید می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض كردم: از شما شنیدم كه می فرمودید: همه شیعیان ما در بهشت خواهند بود! فرمود: آری به خدا قسم همه در بهشت اند گفتم: فدایت شوم، گناهان، بزرگ و بسیارند، فرمود: اما در قیامت همه شما به شفاعت پیامبر فرمان برده شده یا وصی پیامبر، در بهشت خواهید بود ولی به خدا قسم، من بر شما از برزخ نگرانم! گفتم: برزخ چیست؟ فرمود: قبر است، از هنگامی كه می میرید تا روز قیامت، عالم برزخ است. ادامه مطلب ...
گفتن بسم الله الرحمن الرحیم برای آغاز هر کار و فعالیتی همواره مورد تاکید بزرگان دین بوده و این سنت حسنه از ویژگیهای مسلمانان به جهت شاهد و ناظر گرفتن خداوند بر تمام اعمال بندگان است. * نوشتن حسنه پیامبر صلىاللهعلیه و آله: هرگاه بندهاى هنگام خوابش، بسم اللّه الرحمن الرحیم بگوید، خداوند به فرشتگان مىگوید: به تعداد نفسهایش تا صبح برایش حسنه بنویسید. (جامع الأخبار، ص 42) * پاکی از گناه پیامبر صلىاللهعلیهوآله: اگر بندهاى... در ابتداى وضویش، بسم اللّه الرحمن الرحیم بگوید همه اعضایش از گناهان پاک مىشود. (تفسیر الامام العسکرى علیهالسلام، ص 521) * سپر از زبانیه پیامبر صلىاللهعلیهوآل:هرکس مىخواهد خداوند او را از زبانیه (فرشتگان عذاب) نوزدهگانه برهاند، بسم اللّه الرحمن الرحیم را قرائت کند زیرا آن نوزده حرف است. تا خداوند هر حرف آن را سپرى در مقابل یکى از آن فرشتگان قرار دهد. (بحارالأنوار، ج 89 ، ص 258) * اعظم آیات قرآن امام کاظم علیهالسلام: از امام کاظم علیهالسلام پرسیدند: کدامیک از آیات کتاب خدا برتر و بزرگتر است؟ فرمودند: بسم اللّه الرحمن الرحیم. (بحارالأنوار، ج 89 ، ص 238) * جایگاه بسم الله امام رضا علیهالسلام:بسم اللّه الرحمن الرحیم، به اسم اعظم نزدیکتر است از سیاهى چشم به سفیدىاش. (عیون أخبار الرضا، ج 1) * کلید درهای طاعت امام صادق علیهالسلام: درهاى گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببندید و درهاى طاعت را با بسم اللّه گفتن بگشایید. (الدعوات، ص 52) * شراکت شیطان امام صادق علیهالسلام:هرگاه یکى از شما وضو بگیرد و بسم اللّه الرحمن الرحیم نگوید، شیطان در آن شریک است و اگر غذا بخورد و آب بنوشد یا لباس بپوشد و هر کارى که باید نام خدا را بر آن جارى سازد، انجام دهد و چنین نکند، شیطان در آن شریک است. (محاسن، ج 2، ص 433)
یک شنبه 23 مهر 1390برچسب:داستان زیبا,داستان مذهبی, داستان ابراهیم اسماعیل نبی(ع, :: 15:0 :: نويسنده : سید محمد علی شفیعی ابراهیم اسمائیل ادامه مطلب ... یک شنبه 21 مهر 1390برچسب:حوریان,حوریان بهشتی,زنان بهشتی,داستان زیبا از حوریان,, :: 14:57 :: نويسنده : سید محمد علی شفیعی حضرت محمد(ص)فرمود:اكنون شخصى از طرف این بیابان ظاهر مى گردد كه سه روز است شیطان ارتباطى با او ندارد!
روزى كاروان پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) از محلى مى گذشت، به اصحاب فرمود:اكنون شخصى از طرف این بیابان ظاهر مى گردد كه سه روز است شیطان ارتباطى با او ندارد.طولى نكشید عربى نمایان گشت كه پوستش به استخوان چسبیده بود، چشمهایش به گودى افتاده و لبهایش از خوردن گیاهان سبز شده بود. نزدیك آمد. پرسید: پیغمبر كیست؟رسول خدا (صلى الله علیه و آله) را به او نشان دادند. خدمت پیغمبر (صلى الله علیه و آله) كه رسید عرض كرد: یا رسول الله! ادامه مطلب ... امام مهدی علیه السلام
نفع بردن از من در زمان غیبتم مانند نفع بردن از خورشید هنگام پنهان شدنش در پشت ابرهاست و همانا من ایمنی بخش اهل زمین هستم ، همچنانکه ستارگان ایمنی بخش اهل آسمانند
بحارالأنوار ، ج 53 ، ص 181a
ادامه مطلب ... یک شنبه 21 مهر 1390برچسب:داستان زیبا,داستان مذهبی,داستان زنی در قبرستان, :: 14:48 :: نويسنده : سید محمد علی شفیعی شنبه 15 مهر 1390برچسب:بسم الله الرحمن الرحیم, :: 18:29 :: نويسنده : سید محمد علی شفیعی رسول اکرم ص فرمودند: ادامه مطلب ... قبر علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل كردند كه: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» میگفت: در نجف اشرف در نزدیكی منزل ما، مادر یكی از دخترهای اَفَنْدیها (سنیهای دولت عثمانی) فوت كرد. ادامه مطلب ... شنبه 8 مهر 1390برچسب:, :: 18:21 :: نويسنده : سید محمد علی شفیعی آیا داستان پیرمرد نورانی و مسافران قطار را شنیدهای؟ اگر پاسخت منفی است بیا با هم این داستان را بخوانیم. مطمئن باش داستانی که میخواهم آن را تعریف کنم هم زیبا است و هم عبرت آمیز و هم به نوعی به همهی ما مربوط است! هم من و هم تو و هم دیگران لحظه به لحظهی این داستان را زندگی کردهایم… ادامه مطلب ...
بیرون آمدن از سوراخ کوچک پیله راتماشا کرد. ناگهان تقلای پروانه متوق? شدو به نظر رسید پرواز کنیم منبع:http://neayesh.parsiblog.com چپی ها می گفتند "جاسوس آمریکاست. برای ناسا کار می کند." راستی ها می گفتند "کمونیسته." هر دو برای کشتنش جایزه گذاشته بودند. ساواک هم یک عده را فرستاده بود ترورش کنند. یک کمی آن طرف تر دنیا، استادی سرکلاس می گفت "من دانشجویی داشتم که همین اخیرا روی فیزیک پلاسما کار می کرد." عالم قبر آخرین منزل دنیا و اولین منزل آخرت است که هرگز از آن به سمت دنیا بازگشتی نیست. با آغاز مرگ و ورود به قبر ،کار دینداری و تکالیف الهی به پایان می رسد، شک و تردید برطرف می شود و ایمان به حقایق آخرت کامل می شود اما این ایمان دیگر هیچ سودی نخواهد داشت. ایمان زمانی ارزشمند است که ایمان به غیب باشد وقتی همه چیز آشکار شد و انسان بدون اختیار، تسلیم قدرت الهی شد، ایمان دیگر ارزشی ندارد. دیگر چیزی به اعمال صالح اضافه نمی شود؛ مگر آنکه خود، باقیات صالحات بجا گذاشته باشد یا اینکه بازماندگان چیزی برایش بفرستند. گناهی نیز از گناهانش کم نمی شود؛ مگر آنکه اثر اعمال صالح خودش در دنیا هنوز باقی باشد و بتواند کفاره گناهی را تحمل کند یا آنکه کسی برایش استغفار و طلب بخشش نماید. بنابراین عالم قبر همواره با عذاب حسرت عجین است. حسرت باور نکردن و ایمان نیاوردن. حسرت فرصت های از دست رفته . حسرت اعمال به ریا آلوده شده و … . ادامه مطلب ... روز کم کم به پایان میرسید و خورشید در حال فرونشستن بود. مرد بساط خود را جمع نمود.با وجود خستگی از اینکه توانسته بود کالاهای خود را با قیمت مناسبی به فروش برساند راضی به نظر میرسید.به سمت منزل حرکت کرد.نگاهی به سکه هایش انداخت.امروز میتوانست مایحتاج خانه را تهیه کند.با خود گفت:امان از این سکه ها که برای بدست آوردنش چه قدر باید تلاش کرد؟ شنبه 2 مهر 1390برچسب:, :: 14:7 :: نويسنده : سید محمد علی شفیعی گفته اند روزي بهلول در مجلس «محمد بن سليمان عباسي»، پسر عموي هارونالرشيد حاضر بود و يكنفر از علماء اهل تسنن بنام «عمر بن عطاء العدوي» كه از اولاد عمر بن خطاب بود نيز در مجلس حضور داشت. «عمر بن عطاء العدوي» از والي اذن خواست تا با بهلول مشغول مباحثه و مذاكره شود، آنگاه از بهلول پرسيد: «حقيقت ايمان چيست؟» بهلول گفت: «قال مولانا الصادق ـ عليهالسّلام ـ: ألايمانُ عَقْدٌ بِالْقَلْبِ وَ قَولٌباللّسانِ وَ عَمَلٌ بالْجوارحِ وَ الأركانِ» يعني: «ايمان عبارت است از عقيدة قلبي و گفتن با زبان و عمل كردن با اعضاء وجوارح.» عمر گفت: «از اينكه گفتي «قال مولانا الصّادق» معلوم ميشود كه غير ازجعفر بن محمد ديگر هيچ كس صادق و راستگو نيست، چون تو لقب صادق را اختصاص به او دادي.» بهلول گفت: «اين اشكال اول به جدّ تو «عمر بن الخطاب» وارد است كه به رفيقش ابوبكر لقب «صدّيق» داد. مگر در زمان او كسي ديگر راستگو نبود؟» عمر بن عطاء گفت: «نه، در آن زمان تنها كسي كه راستگو بود فقط ابوبكر بود!» بهلول گفت: «دروغ ميگويي، زيرا خداوند در كلام مجيدش ميفرمايد: «والَّذينَ آمَنوا بِاللهِ وَ رُسُلِهِ أولئكَ هم الصدّيقونَ»(حدید-۱۹)
حضرت امیرالمؤ منین ، امام علىّ علیه السلام حكایت نمایند:روزى ابوذر غفارى دچار تَب و لرز شدیدى شده بود،من به محضر مبارك رسول گرامى اسلام صلّى اللّه علیه و آله آمدم وگفتم : یا رسول اللّه ! ابوذر غفارى مبتلا به مرض سختى شده استادامه مطلب ... امروز ظهر شیطان را دیدم !
نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت…
گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند…
شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد!
گفتم:…
به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟
گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چه نیاز است؟
شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرا رود، و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پدر منی. شنبه 2 مهر 1390برچسب:, :: 6:20 :: نويسنده : سید محمد علی شفیعی در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دوانتهای چوبی می بست…چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد. ادامه مطلب ... شنبه 2 مهر 1390برچسب:شیعیان واقعی چه کسانی هستند؟, یعنی به چه کسی شیعه ی واقعی گفته می شود؟,چه رفتار و خصوصیاتی باید داشته , :: 12:30 :: نويسنده : سید محمد علی شفیعی
ادامه مطلب ... سلمان فارسی راوندی از ابن عباس روایت کرده، گوید سلمان برای من نقل کرد که من مردی پارسی زبان و از اهل اصفهان از دهی به نام «جی» بودم و پدرم دهقان(=بزرگ) آن روستا بود و من پیش پدر بسیار عزیز بودم تا حدی که مرا مانند زنان در خانه زندانی کرده بود و نمیگذاشت از خانه خارج شوم. دین من کیش زرتشتی بود و در آن کیش کوشش و خدمت زیادی کرده بودم تا جایی که به خدمتکاری آتشکدۀ زرتشتیان در آمدم. پدرم مزرعه بزرگی داشت و روزی بخاطر ساختمانی که مشغول ساختن آن بود نتوانست به مزرعه سرکشی کند و من را به جای خود فرستاد. در راه مزرعه گذرم به کلیسایی افتاد که متعلق به مسیحیان بود و صدای آنان که مشغول نماز بودند را شنیدم و از آن جهت که پدرم مرا در خانه زندانی کرده بود از وضع مردم خارج از خانه خبری نداشتم و وقتی آواز دسته جمعی آنان را شنیدم بر آنها وارد شدم تا اعمال و رفتارشان را ببینم و هنگامی که اعمال آنان را دیدم متمایل به دین و آیین آنان شدم و پیش خود گفتم: به خدا دین و آیین اینها بهتر از دین ماست و تا غروب نزد آنها ماندم و به مزرعۀ پدرم نرفتم. از آنها پرسیدم اصل این دین در کجاست؟ گفتند: در شام(کلیسای سریانی در سرزمین بوده است.) ادامه مطلب ... خدا زمین را در دو نوبت خلق کرد و کوه ها را ، روی زمین بنا نهاد و زمین را برکت داد . و خوراک اهل زمین را در چهار نوبت اندازه گرفت و پرستش کنندگان را تفاوتی نیست . ادامه مطلب ... شنبه 3 مهر 1390برچسب:, :: 14:0 :: نويسنده : سید محمد علی شفیعی مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است. به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد. به این دلیل، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت. دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد. این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو: ابتدا در فاصله 4 متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله 3 متری تکرار کن. بعد در 2 متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد. آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته بود. مرد به خودش گفت: الان فاصله ما حدود 4 متر است. بگذار امتحان کنم، و سوالش را مطرح کرد ... جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت و به درب آشپزخانه رسید. سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و گفت: " شام چی داریم؟" و این بار همسرش گفت: "مگه کری؟! برای چهارمین بار میگم؛ خوراک مرغ!" "گاهی هم بد نیست که نگاهی به درون خودمان بیندازیم شاید عیب هایی که تصور میکنیم در دیگران است در واقع در خودمان وجود دارد!" درباره وبلاگ
![]() ![]() ![]() آخرین مطالب
![]() ![]() ![]() ![]() پيوندها
![]()
![]() ![]() ![]()
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |